مشتی خاک
19 آذر 1394 توسط مهديه شامحمدي
سر تا پایمان را که خلاصه کنند
می شویم “مشتی خاک”
که ممکن بود “خشتی” باشد در دیوار یک خانه
یا “سنگی” در دامان یک کوه
یا قدری “سنگ ریزه” در انتهای یک اقیانوس
شاید “خاکی” از گلدان
یا حتی “غباری” بر پنجره
اما ما را از این میان برگزیدند :
برای” نهایت”
برای” شرافت”
برای” انسانیت”
و پروردگارمان که بزرگوارانه اجازه مان داد برای :
” نفس کشیدن “
” دیدن “
” شنیدن “
” فهمیدن “
و ارزنده مان کرد بابت نفسی که در ما دمید
ما منتخب گشته ایم :
برای” قرب “
برای” رجعت “
برای” سعادت “
ما مشتی از خاکیم که خدایمان اجازه مان داده:
به” انتخاب “
به” تغییر “
به” شوریدن “
به” محبت “
پس وای بر ما اگر قدر ندانیم…